درخت

 

درخت  

بادی آمد برگت ریخت. 

سنگی آمد میوه ات ریخت. 

پرنده ای آمد لانه کرد بر شاخه هایت  

شاهینی آمد پرنده ات برد.  

حاشا حاشا  

که من به استواری تو شک کنم  

لیک در عجبم از دسته ی تبری که تو را برید......

نظرات 1 + ارسال نظر
رضا چهارشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:32 ب.ظ

چو باید سرانجام در خاک رفت
خوشا آنکه پاک آمدوپاک رفت.
دمتون گرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد